معرفی کتاب ازبه

ازبه مجموعه نامه های ردو بدل شده بین سه دوست که خلبان هستند می باشد. سه مرد خلبان که یکی در جنگ تحمیلی پاهایش را از دست می دهد. نام سه دوست میران، مشکات و تیموری که هرسه خلبان هستند ماموریت بمباران مناطق جنگی به این ها می دهند که این ماموریت بین مشکات و میران است از قضا میران مریض می شود و تیموری جانشین او می شود و تیموری هم فرمانده می شود .و مشکات و تیموری می روند. در حین پرواز تیموری برمی گردد و مشکات به کار ادامه می دهد و در اثر حمله و سقوط هواپیمای او پاهایش قطع می شو.د قبل از این جریان، مشکات قرار بود برای ماموریت سنگینی نگهداشته شود کتاب نامه های این جانباز تنها و بدون بچه با دوستانش هست همسر خوبی دارد و غم و اندوه این جانباز .....بسیار خواندنی است .. این تنهایی و دوری او از پرواز خواندنی است و در سال های زیاد نامه نگاری می کند جهت پرواز که موافقت نمی شود و میران با فرمانده نیروی هوایی درگیر می شود به دلیل مخالفت آن ها با پرواز مشکات

دوست چهارمی هست که شهید می شود از او یک دختر به نام فرانک مانده که با عمویش زندگی می کند

فرانک با اصالت و دین دار است ولی تجددو فرهنگ خانه ی عمو را باخود داردمشکات پدرانه و رئوف اصول دین به او یاد می دهد .و فرانک  فرزند خوانده او می شود و جانباز داستان برای او بسیار محبوب و با ایمان و .... جلوه می کند که این قسمت داستان بسیار خواندنی است

در سفری به مشهد با مسائل پیش بینی شده میران خلبان هواپیما جهت بردن زائران به مشهد می شود و در این سفر هم مشکات  و هم فرانک هستندمیران خود را به مریضی می زند و در این راستا کاری از کسی بر نمی آید مگر این که این دوست که همان مشکات جانباز است خلبان هواپیما شود و مشکات بدون دو پا هواپیما را در دست می گیرد و بسیار زیبا فرود می آید وقتی خبرنگاران از او درباره ی فرود می پرسند می گوید من همان زمانها هم که خلبان هواپیمای شکاری بود م صحبتی نکردم این هم باشد برای بعد 

ازبه نوشته ی رضا امیرخانی

تهیه کننده سوسن دهقانی